عباس شکری در بهمن ماه سال1333 در دروازه سعدی، یک محله قدیمی در شیراز، استان فارس در ایران متولد شد. شکری آخرین فرزند خانوادهاش بود. او تا پایان دوره دبیرستان در همان محله زندگی میکرد و سپس به تهران رفت تا به ارتش بپیوندد و خدمت نظامی اجباری (تحصیلات نظامی در ایران) را انجام دهد. از آنجا به دانشگاه گیلان رفت و پس از گذراندن دوره لیسانس چهار ساله در رشته مدیریت مالی، به استان فارس بازگشت. بعداً، در سال 1367 به منظور نجات جان از استان فارس به تهران گریخت. سپس تصمیم گرفت که دیگر از فرار مداوم و دروغ به خود دست بکشد. پس از یازده سال تدریس در دبیرستان، دانشگاه و کار در امور مالی، او تصمیم به تبعید داوطلبانه گرفت. از سال 1367 تاکنون در نروژ زندگی میکند و در این مدت، به دلیل علاقه به فرهنگ و ادبیات، پس از ترک وطن و رفتن به نروژ، همراه با تحصیلات و کارهای خود، چهارده سال مجله فرهنگی و ادبی "آفتاب" را منتشر کرد.
علاقه او به روزنامهنگاری او را به هند کشاند، جایی که دکتری در "روزنامهنگاری و ارتباطات" را کسب کرد. در طول این سالها، او با رسانههای فارسی زبان همکاری کرد و نتیجه این همکاری، صدها مقاله منتشر شده در مطبوعات چاپی و آنلاین است.
زندگی ابتدایی
پس از مهاجرت به نروژ، شکری ابتدا به شغل عادی خود در مدیریت مالی پیبرد، اما علاقهاش به ادبیات و خواندن کتابها، همچنان همراه او بود. علاقهاش به کتابها منجر به شروع یک مجله ادبی به نام "آفتاب" شد و این نشریه به مدت ۱۴ سال به گوشه و کنار دنیا ارسال میشد. بعداً او از تلویزیون نروژ یک بورس تحصیلی در زمینه روزنامهنگاری در هند دریافت کرد. در هند، او همزمان مدرک لیسانس و دکترا در روزنامهنگاری و ارتباطات را کسب کرد. در طول تحصیلات خود، به عنوان روزنامهنگار برای رادیو فردا فعالیت کرد. پس از بازگشت از هند، با بسیاری از مجلات همکاری کرد، به ویژه با مجله "شهروند کانادا". با افزایش فشار سانسور در وطن خود، ایران، تصمیم به راهاندازی نشریه "آفتاب" در سپتامبر ۲۰۱۶ گرفت تا از سانسور عبور کند و به هنرمندان و نویسندگان در ایران امکان انتشار آثار خود بدون سانسور را بدهد.
تحقیقات ادبی و نقد در دیدگاه ادبیات فارسی
شکری در چهار دهه گذشته به عنوان یک پژوهشگر و نقاد ادبی در ادبیات فارسی در تبعید فعالیت کرده است. یک قسمت از مصاحبه شکری با رادیو زمانه درباره دیدگاه او نسبت به ادبیات فارسی در تبعید: "ادبیات ایرانی در تبعید به خوبی پیشرفت و گسترش یافته است، با تأثیرات نویسندگان و شاعران معروفی که مجبور به ترک وطن شدهاند. همچنین تحت تأثیر آواهای جدیدی است که در فضاهای آزاد کشورهای دیگر ظاهر شدهاند. آثار نویسندگان مهاجر نسل دوم، با وجود آنکه الزاماً به زبان فارسی نیستند، نقش مهمی در ثبت و روایت تجارب ادبی و مسائل ایرانیان در تبعید دارند. برای انتقاد مؤثر از این آثار، باید یک درک قوی از نظریههای نقد ادبی داشته باشید و به وظیفه با تمرکز بر تجزیه و تحلیل به جای معرفی کتاب نگریست. در انتقاد یک اثر، ضروری است که یکی از ویژگیهای زیر را در نظر گرفت: تجزیه و تحلیل متن شامل مطالعه دقیق دستور زبان، جزئیات زبانی و ساختار است. ارزیابی داستانگویی به دقت به دستور زبان، عناصر داستانی و اجرا نگاه کرد. تفسیر متن شامل شناسایی نشانهها و نمادها، کاوش در لایههای زیرین و درگیری فعال با متن برای ایجاد معانی جدید است."